1) قید
2) نهاد
3) مفعول
4) صفت
قيد رو توضيح ميديد؟
قید کلمه ای است که مفهوم فعل یا صفت یا کلمه ی دیگر را به چیزی از قبیل : زمان ، مکان ، حالت و چگونگی مقید سازد و از ارکان اصلی جمله باشد ، مانند : هوشنگ پیوسته کار می کند ، هرگز بیکار نمی نشیند، هر پرسش را عاقلانه جواب می دهد. کلمات پیوسته، هرگز و عاقلانه از قیود هستند.
ممکن ایت یک جمله دارای چند قسم از قیود باشد : بهرام ، امروز اینجا خوب کار کرد.
" امروز " قید زمان و " اینجا " قید مکان و " خوب " قید حالت است
ممکن است قیدی بر سر قید دیگر افزوده شود : محمد بسیار دیر به خانه بازگشت
قید بر دو قسمت است : مختص و مشترک
قید مختص آن است که تنها در حالت قید استعمال شود ، مانند : هرگز ، هنوز
قید مشترک آن است که در غیر حالات قید نیز استعمال شود ، مانند : خوب ، بد و امثال آن که گاهی صفت واقع شوند و گاهی قید : علی خوب کار می کند . محمد شاگرد خوبی است .
پاره ای از قیود مشهور از این قرار است :
1- قیود زمان : پیوسته ، همیشه ، گاه ، گاهی ، ناگاه ، ناگهان ، همواره ، دیر ، زود ، بامداد ، دوش ، پار ، پیار ، شب ، روز ، دَردَم
2- قیود مکان : بالا ، پایین ، فرود ، چپ ، راست ، پیش ، پس ، آنجا ، اینجا ، درون ، برون ، هرجا ، همه جا ، ایدر
3- قیود مقدار : بیش ، کم ، بسیار ، اندک ، پاک ، سراسر ، یکسر ، بسی ، بسا ، چند ، چندان ، فراوان
4- قیود تاکید و ایجاب : البته ، لابد، لاجرم، ناچار، بی گفتگو، بی گمان ، بدرستی ، راستی را ، بی چند و چون
5- قیود ترتیب : پیاپی ، دمادم ، نخست ، درآغاز ، درانجام ، دسته دسته ، یکان یکان ، پی ، آنگاه
6- قیود نفی : نه ، هیچ ؛ هرگز ، به هیچ وجه ، به هیچ رو ، اصلا ، ابدا ، مطلقا
7- قیود وصف : خندان ، شادان ، سواره ، پیاده ، لنگ لنگان ، عاقلانه ، آشکار ، نهان ، مردوار ، بنده وار ، آسان ، دشوار ، سربسته ، نهفته
8- قیود شک و ظن : پنداری ، گویی ، گوییا ، مگر ، شاید
9- قیود استفهام : کدام ، چند ، چه سان ، مگر ، هیچ
10- قیود استثنا : جز ، جز که ، مگر ، الّا
11- قیود تمنّی : کاشکی ، کاش ، ای کاش ، بو که ، آیا بود
12- قیود تشبیه : مانا ، همانا ، چنین ، چنان