1) أخذتم
2) تأخذون
3) لا تكتبوا
4) أمرتنّ
فعل امر را نمی فهمم
در فعل مضارع و فعل امر ساخته شده از آن بنگرید و تفاوت هایشان را بشمارید:
١) در آغاز حرف مضارع " ت " را از ابتدای آن حذف می کنیم و حرف " إِ " را جایگزین می کنیم.
٢) گام دوم این است که باید دقت کنیم حرکت همزه ای که در ابتدای فعل قرار می دهیم، چگونه باید باشد. یعنی ما بر چه اساسی حرکت را تعیین می کنیم کهکسره باشد یا فتحه یا ضمّه.
ما یک معیار کلّی داریم:
همزه ای که در ابتدای فعل امر قرار می گیرد هیچگاه مفتوح نیست، همیشه یا کسره می گیرد یا ضمّه.
برای تشخیص کسره یا ضمّه ی « باید به سومین حرف فعل مضارع دقت کنیم، چنانچه حرکت آن ضمّه بود ما هم به همزه ی امر ضمّه می دهیم و در غیر این صورت باید به آن کسره دهیم.
مثال: تَقرَأُ ---> حرف " راء " که سومین حرف این فعل است فتحه دارد و لذا ما بعد از حذف " ت " مضارع از ابتدای آن، یک همزه ی مکسور( کسره دار) قرار می دهیم ---> إِقرَأ
مثال: تَقتُلونَ ---> حرف " تاء " ، سومین حرف فعل ضمّه دارد و ما با توجه به آن، پس از حذف حرف مضارع از ابتدای آن، همزه ی مضموم (ضمه دار) را جایگزین می کنیم ---> أُقتُلوا
شاید این سؤال برایتان پیش آید که چرا " نون " را از آخر آن حذف کردیم:
ما گفتیم که در فعل امر، حرکت حرف آخر ساکن خواهد بود اما این تنها زمانی است که فعل ما مفرد مذکر باشد و چنانچه فعل ، مفرد مؤنث و یا مثنی یا جمع بود به جای آنکه حرف آخر را ساکن کنیم، حرف" نون " را از انتهای آن حذف می کنیم.
إِستَغفِری لِذَنبِک ( یوسف – ٢٩ )
( از گناهت استغفار کن )
مضارع فعل " استغفری " چنین بوده :
تَستَغفِرین ( اول شخص مفرد مخاطب در مؤنث )
بعد از حذف حرف مضارع از ابتدای آن و حذف نون از انتهای آن، " استَغفِری " به جای می ماند. که با توجه به حرکت سومین حرف آن، یک همزه ی مکسور به ابتدای آن می افزائیم ک می شود
---> " إِستَغفِری "
نکته: چنانچه فعل ما جمع مؤنث بود حرف آخر آن باقی می ماند و تنها ابتدای فعل تغییر می کند مانند:
تَسمَعنَ ----> إِسمَعنَ