1) هذا ملکٌ عادلٌ یُسمّی بذی القرنین!
2) رأیتُ الدّلافین تؤدّی حرکات جماعیّة!
3) کان کلّ طالبٍ یلعب دوره بمهارة!
4) رأیت دلفیناً کبیراً قَفَزَ قربی في الماء!
سلام.
لطفا دلیل صحیح بودن گزینه ی اول را توضیح دهید.
سلام دانیال عزیز
زمانی که بعد از اسم نکره فعل مضارع بیاید و آن اسم نکره را توصیف کند جمله وصفیه می باشد که دراین گزینه فعل مضارع یسمّی در توصیف اسم نکره عادلٌ آمده است و جمله وصفیه است.
گزینه 3 هم فعل مضارع بعد اسم نکره امده اما چون اسم نکره طالب به همراه کل آمده و به آن اضافه شده است جمله از حالت وصفی خارج شده است.
متشکرم
ببخشید فقط یک سوال:
منظور از توصیف یعنی اینکه کلمه ی قبل از خودش رو توضیح میده ویا به اون مربوطه؟؟
بله جمله وصفیه (صفت جمله) بعد از یک اسم نکره می آید و آن را توصیف می کند و در ترجمه جمله وصفیه از حرف ربط (که) استفاده می شود و از نظر اعراب تابع موصوف خود یعنی همان اسم نکره است ولی اعرابش محلی است یعنی اگر اسم نکره مرفوع، منصوب، یا مجرور باشد باید جمله وصفیه را محلاً مرفوع ، محلاً منصوب و محلاً مجرور بگوییم.