آموزش برخط همانند اجرای تئاتر و آموزش برون خط مثل اکران فیلم است. در اولی ایرادات جزئی قابل اغماض است اما دردومی هر ایرادی در ارائه، صوت، تصویریا کیفیت نوشته ها، زیر ذره بین نقد قرار خواهد گرفت. به دلیل کندی سرعت اینترنت لازم است آموزش برخط نیز ذخیره و قابل مشاهده بعدی باشد.
آموزش حضوری، شاگردان می توانند سوالات خود را هنگام درس معلم بپرسند. این امکان در آموزش برون خط فراهم نیست و در آموزش برخط هم به سختی انجام می شود. از این رو لازم است معلم بر اساس تجربه خود پیش بینی کند که چه سوالی ممکن بود پرسیده شود. آن را مطرح کند و پاسخ دهد.
اگر محتوای یک جلسه کلاس 90 دقیقه ای در یک فایل ذخیره شود، حجم بالایی پیدا می کند؛ مخصوصا اگر به صورت فایل تصویری باشد. ممکن است شاگرد شما درس را از یک کتاب مرجع پیش خوانی کرده باشد و صرفا در بخشی از درس مشکل داشته باشد. بهتر است هر جلسه از کلاس، در چند فایل مجزا ذخیره شود.
آنچه به عنوان محتوای درسی برای کلاس غیر حضوری توسط شما آماده می شود ممکن است به صورت فایل صوتی یا تصویری باشد. جستجو در چنین فایلی توسط کلیدواژه های مورد نظر، سخت و حتی ناممکن است. از این رو بهتر است قطعه کوتاه محتوایی تولید شده، توسط کلیدواژه ای کاملا دقیق نامگذاری شود.
وقتی در کلاس حضوری درس می دهید مخاطب شما مشخص است اما محتوای مجازی ممکن است تا سال ها بعد برای مخاطبین مختلف استفاده شود. لازم است مشخص کنید که برای چه سطحی از مخاطب به این سبک درس داده اید. سبک و فن بیان شما، قرار است به عنوان اثری ماندگار از شما ثبت گردد.
برای کلاس غیر حضوری، رفع اشکال ضروریست. این کار به مراتب ظریف تر از رفع اشکال حضوری است. شاگرد شما می داند ممکن است ثبت شود که او درس را به خوبی نفهمیده است. بنابراین در پرسیدن، احتیاط بیشتری دارد. باید موقعیتی را برای او ایجاد کنید که بتوانید بدون مشخص شدن هویتش سوال کند.
از آنجایی که در آموزش غیر حضوری امکان ارتباط مستقیم با شاگردانتان را ندارید، لازم است سوالاتی را برای آنها طراحی کنید که به صورت قدم به قدم، آنها را به درک مفهوم و ترفند های پاسخ دادن نزدیک کند. ممکن است مثلا مجموعه ای از ده سوال متوالی بتواند قسمتی از درس را روشن سازد و درک آن را آسان کند.
منابع درسی مورد نیاز در آموزش غیر حضوری باید از ویژگی مهم خودآموز بودن برخوردار باشند. این منابع باید طوری باشند که در آموزش معکوس مفید واقع شوند چرا که لازم است شاگردان شما منابع درس را قبل از کلاس درس مطالعه کنند. در آموزش معکوس ابتدا منابع مطالعه می شوند و پس از آن تدرس صورت می گیرد.
بررسی احراز حضور شاگرد در کلاس غیرحضوری کار سختی است. شما نمی توانید مطمئن شوید که او واقعا در کلاس برخط یا برون خط شما حاضر شده است. ممکن است او صرفا، بدون توجه عمیق، به کلاس درس شما متصل شده باشد. لذا پیگیری برای انجام تکالیف درسی به طور مستمر، بسیار مهم تر از قبل خواهد بود.
سطح عمومی سواد خواندن و نوشتن در جهان به طور کلی کاهش یافته و به جای آن سواد دیدن و شنیدن افزایش پیدا کرده است. افراد تمایل بیشتری به ایموجی یا استیکر و فایل صوتی یا تصویری دارند و آن را به استفاده از کلمات نوشتاری ترجیح می دهند. محتوای آموزش غیر حضوری باید با توجه به این نکته مهم تهیه شود.
ما باید به فکر ابداع امتحانی غیرحفظی و تشریحی باشیم. نگرانی از تقللب به طور ذاتی به این دلیل پیش می آید که ما می دانیم امتحان ما، دانش را به طور عمیق محک نمی زند و اگر اندکی غفلت کنیم ممکن است آن دانش ظاهری در یک لحظه به دیگری منتقل شود. امتحان غیر حضوری باید غیر حفظی و تشریحی باشد.
سختگیری در آموزش موجب احراز هدف مطلوب می شود. در آموزش حضوری این سختگیری می تواند رو در رو و مداوم باشد اما آموزش غیرحضوری امکان بررسی لحظه ای مسیر یادگیری وجود ندارد. لذا سختگیری باید بر احراز هدف به جای طی مسیر معطوف باشد. و هدف باید بالاتر از نیاز مورد نظر تبیین شود.